چرا قالیباف ؟ دلایل اقتصادی رای به قالیباف

در فردای روز انتخابات از اولین چالش‌هایی که دولت جدید و در رأس آن ریاست محترم جمهور با آن مواجه است چالش کسری بودجه است.چه در دولتی که نفت ۱۲۰ دلاری میفروختیم و چه در دولتی که نفت ۲۰ دلاری میفروختیم مقوله‌ی کسری بودجه همیشه وجود داشت.
برای رفع کسری بودجه دولت دوراهکار اساسی دارد.اول چاپ پول و دوم استقراض از بانک مرکزی و فروش اوراق دولت در هر دو حالت فروش ۱۲۰ دلاری یا ۲۰ دلاری درآمد حاصل شده را به بانک مرکزی میداد و ریال میگرفت!این داد و ستدها بین دولت و بانک مرکزی چون همراه با تولید کالا و خدمات خصوصا در دولت آقای روحانی نبود ،منجر به افزایش تورم میشد.برای مقابله با این تورم و بالارفتن نرخ ارز دولت دوباره از طریق بانک مرکزی دلار را به بازار آزاد عرضه میکرد و به مردم میداد.بطور خلاصه نهایتا دلار حاصل از صادرات دولت به مردم داده میشد ودر ازایش ریال چاپ میشد ک همان ریال هم صرف هزینه‌های دولت میشد و باز چون هزینه‌های دولت که اکثرا حقوق و دستمزد هزینه‌های جاری است از درآمد آن بیشتر است کسری بودجه بوجود می‌آید.فراموش نکنیم در زمانی ک درامد کمتر از هزینه‌هاست سرمایه‌گذاری در طرح‌های عمرانی و یا به سرانجام رساندن پروژه‌های قبلی نیز به تعویق می‌افتاد.این لوپ خطرناک مکررا تکرار میشد تا زمانی که سرانجام دولت مجبور به رها کردن فنر قیمت ارز میشد.محل دیگر جبران کسری بودجه بحث مالیات‌ها و اوراق است.در بحث مالیات اگر تمامی فرارهای مالیاتی ک دیگر نامزدها هی تکرار میکنند را هم جلویش را بگیریم برای مدت کوتاهی بعد چون نرخ رشد GDP منفی و یا صفر است برای گرفتن مالیات جدید و ایجاد محل درامدی جدید برای دولت بازهم به مشکل برمیخوریم.در فروش اوراق بدهی هم که هم‌اکنون و در دولت‌های قبل از محل بورس تامین میشد در موعد مقرر همان مقداری که تامیین مالی صورت گرفته به اضافه‌ی میزان سود آن باید بازگردانده میشد.

این چالش‌ها هرکدام برای زمین گیر کردن هردولتی آنهم دولتهای بدون کارنامه و عملکرد کافی است! در برنامه‌های دکتر قالیباف علاوه بر کنار گذاشتن این رویه غلط تمرکز بر بالا بردن نرخ رشد تولید همزمان با صادرات محصولاتی که از مزیت رقابتی در دنیا برخوردارند و همچنین برطرف کردن مشکل ناترازی بانک‌ها و ناترازی صندوق‌های بازنشستگی که بسیاری از آنها همین حالا هم ورشکسته هستند،مشکل تامیین مالی دولت در زمان کسری بودجه نیز دیده شده که یکی از آنها واگذار کردن شرکتهای بورسی سودآور به مردم است که خود مردم نیز هدایت آنها را برعهده گیرند.یکی از طرح‌های رونق اقتصادی ایشان شراکت مردم که برای حفظ قدرت خرید به بازار ارز و طلا روی آورده بودند ،بر پروژه‌های بزرگ سودده بصورت ارزی و یا با طلا است.
بزرگ کردن بازار بورس و ورود شرکتهای بیشتر و همچنین عدم دخالت در بازار و تعیین نرخ‌های دستوری که موجب فرار سرمایه گذاران میشد در دستور کار دولت ایشان است.

چالش تورم فزاینده در کشوری که دائما در حال افزایش نقدینگی و کاهش نرخ تولید و خدمات است فقط با بالا بردن نرخ رشد تولید کالا و خدمات قابل حل خواهد بود.رونق تولید که مورد توجه و توصیه‌ی رهبر معظم انقلاب نیز بارها قرار گرفته بصورت کاملا علمی و کاملا عملی در دستور کار دولت ایشان قرار دارد و ایجاد قطب اقتصادی در سواحل دریای عمان که همان پایتخت اقتصادی مورد نیاز کشور خواهد بود راهگشای بسیاری از چالش‌های تولید تورم خواهد بود.
انشاالله با حضور پر شور تمام آحاد مردم پای صندوق‌های رأی در هشتم خرداد و انتخابی مدیری کارآزموده و دارای کارنامه ایرانی آباد خواهیم ساخت ک فرزندانمان از آن به عنوان نقطه‌ی عطف تاریخی یاد خو‌اهند کرد.